زندگی وخاطرات شیخ حسنعلی نخودکی

حاج شیخ حسنعلی اصفهانی مشهور به نخودکی فرزند ملا علی اکبر در شب دوشنبه یا جمعه ماه ذی القعده الحرام سال1279 ه.ق دراصفهان درمحله معروف به جهانباره متولد شد. پدر بزرگوارشان شیخ حسنعلی را از همان کودکی درسحرگاه که خود به تهجد وعبادت می پرداخته بیدارواورا با نماز ودعا ورازونیاز وذکر خداوند آشنا ساخت واز هفت سالگی او را تحت تربیت و مراقبت مرحوم حاج محمد صادق قرار داد.

فرزند حاج شیخ حسنعلی اصفهانی از ایشان نقل می کند که: بیش از هفت سال نداشتم که نزدیک غروب آفتاب یکی از روز های ماه مبارک رمضان که با تابستانی گرم مصادف شده بود به اتفاق پدرم به خدمت استاد حاج محمد صادق مشرف شدم. دراین اثناء کسی نباتی را برای تبرک به دست حاجی داد.استاد نبات را تبرک کرد وبه صاحبش داد ومقداری خرده نبات که کف ذستش مانده بود به من داد وفرمود بخور من بی درنگ خوردم.

پدرم عرض کرد: حسنعلی روزه بود. حاجی به من فرمود: مگر نمی دانستی که روزه ات با خردن نبات باطل می گردد؟ عرض کردم: آری .فرمود پس چرا خوردی؟ عرضه داشتم : اطاعت امر شما را کردم. استاد دست مبارک خود را برشانه ام زد و فرمود : با این اطاعت به هر کجا که با ید می رسیدی  رسیدی!

شیخ حسنعلی اصفهانی از همان زمان زیر نظر حاج محمد صادق به نمازو روزه وانجام مستحبات ونوافل شب وعبادت پرداخت وتا یازده سالگی که فوت آن مرد بزرگ اتفاق افتاد پیوسته مورد لطف مرحمت خاص مرشد واستاد خود بودو در مواقع لزوم اورا مدد وارشاد میکرد.

ایشن فرمود :هر زمان که به هدایت وارشادی نیازمند میشدم حالتی شبیه خواب بر من عاض می گشت ودر ان حال روح ان مرد بزرگ به امداد و ارشادم می شتافت واز من رفع مشگل می فرمود.از جمله اینکه پس از فوت حاجی شخصی به من اصرار کرد که نزد استاد زنده برویم واز هدایت وارشاد او بهره مند شویم . به دنبال اصرار او بود که در حالتی شبیه خواب مرحوم حاج محمد صادق را دیدمکه آمدند ودست به شانه های من زدند وفرمودند: هر کس که مثل ما آب زندگانی خورد مرگی برای او وجود ندارد تو می خواهی کجا بروی؟

مرحوم حاج شیخ حسنعلی از دوازده تا پانزده سالگی تمام سال را شب تا صبح بیدار می ماندند و تمام روز های سال را به جز ایام محرمه روزه می گرفتند واز پانزده سالگی تا پایان عمر پر برکتش هر ساله سه ماه رجب و شعبان و رمضان وایام البیض هر ماه را روزه دار بودند وشبها تا به صبح  نمی آرمیدند!

حاج شیخ خواندن و نوشتن وزبان وادبیات عرب رادر اصفهان فرا گرفت وفقه واصول ومنطق و فلسفه را نزد آخوند ملا محمد کاشی و میرزا جهانگیر خان قشقایی اموخت.

ایشان درسال 1303 ه.ق عازم مشهد شد ویک سال در جوار امام هشتم (ع) اقامت کرد وسپس برای تکمیل معارف الهی به نجف اشرف مشرف گردید ودر آنجا به تحصیل علوم دینی پرداخت واز محضر اساتیدی  چون  حضرات آیات سید محمد فشارکی وسید مرتضی کشمیری و ملا اسماعیل قره باغی دانش آموخت. ایشان در سال 1311 ه.ق بار دیگر به مشهد سفر کرد وتا سال 1314 ه.ق در جوار هشتمین معصوم روزگار گذراند.

دلباختگی به مقام ولایت حاج شیخ را چندین بار به عتبات کشاند تا اینکه در سال 1329 ه.ق به مشهد عزیمت کرد وتا پایان عمر در مشهد اقامت داشت.

فرزند بزرگوار حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی در بیان علت اقامت شیخ در جوار امام رضا (ع) تا پایان عمر وانتخاب محل فوق به عنان محل دفن خویش اینگونه بیان داشته اند که:

سالها پیش پدرم فرموده بودند که:در آن زمان که مصمم شدم به نجف اشرف رحل اقامت افکنم در یکی از اتاق های صحن عتیق رضوی(صحن اقلاب کنونی) در مشهد به ریا ضتی سرگرم بودم در حال ذکر و مراقبه دیدم که درهای صحن مطهر عتیق بسته شد وندا برامد که حضرت رضا(ع) اراده فرموده ان که از زوار خویش سان ببینند پس از آن در محلی جنب ایوان عباسی در همین نقطه که اکنون مدفن پدرم می باشد کرسی نهادند وحضرت بر آن استقرار یافتند وبه فرمان ان حضرت درهای شرقی و غربی صحن عتیق گشوده شد تا زوار از در شرقی وارد واز در غربی خارج گردند. در آن زمان دیدم که پهنه صحن مالامال از گروهی شد که برخی به صورت حیوانات مختلف بودند واز پیشاپیش حضرتش می گذشتند وامام(ع) دست ولایت ونوازش بر سر همه آن زوار حتی آن ها که به صورت غیر انسانی بودند می کشیدند واظهار مرحمت می فرمودند.پس از آن سیر وشهود معنوی  ومشاهده آن رافت عام از امام(ع) برآن شدم که در مشهد سکونت گزینم و چشم امید به الطاف و عنایات آن حضرت بدوزم.

ادامه مطلب
۱ ۰ ۰ دیدگاه

ختم رسالت و ختم نبوت و بیان تفاوت آنها

● خاتمیت
نیاز دائمی انسان به هدایت الهی و راهنمایی وحی از یک سو، و صراحت قرآن و اجماع مسلمین بر ختم رسالت و کمال دین اسلام از سوی دیگر، پرسشهایی در زمینهی خاتمیت ایجاد کرده است. این پرسشها از منظرهای مختلفی قابل طرح و پاسخگویی اند; یکی از نگاه درون دینی و با توجه به هماهنگی آیات مربوط به خاتمیت و دیگری با نگاهی کلی به چگونگی تطبیق قوانین ثابت با نیازهای متغیر آدمی.
چه فرقی بین ختم رسالت و ختم نبوت وجود دارد؟ آیا می توان گفت منظور از ختم نبوت در آیهی خاتم النبیین (احزاب: ۴۰) ختم باب رسالت است؟
در بیان پاسخ به این پرسش و شبهه ابتدا باید تفاوت و یا رابطهی بین منصب «نبوت» و «رسالت» یا رابطهی بین «نبی» و «رسول» بررسی و تبیین شود. در این باب سه نظریه و دیدگاه مطرح شده است که طبق هر سه دیدگاه معلوم می شود که ختم نبوت ختم رسالت را شامل می شود و این دو با هم هماهنگ هستند و منقطع شدن باب نبوت مستلزم ختم رسالت خواهد بود.
۱) دیدگاه اول
ادامه مطلب
۱ ۰ ۰ دیدگاه

دین حضرت نوح (ع)چه نام دارد؟ وآیا پیروان این دین هنوز وجود دارند ؟

در دوره های پیشین و در همه زمان ها دین الهی وجود داشت. اما نام دین های الهی مشخص نیست . همه دین های آسمانی را قرآن، اسلام ( تسلیم در برابر حکم خدا)معرفی نموده است (إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الإِسْلاَمُ ) (1) نیز دین حضرت ابراهیم را دین حنیف نامیده(2): " مَا کانَ إِبْرَاهِیمُ یهُودِیا وَلاَ نَصْرَانِیا وَلَکنْ کانَ حَنِیفًا مُسْلِمًا وَمَا کانَ مِنْ الْمُشْرِکینَ" (3)در زمان های بعدی تنها شریعت سه پیامبر بزرگ (موسی عیسی و پیامبر اسلام) به نام های دین یهود و مسیحیت(نصرانیت) و اسلام شناخته شده است، نیز برخی شریعتی را به حضرت یحیی منتسب می کنند به نام دین صائبی .
با تحقیقاتی که دربرخی منابع معتبر انجام شد به این مطلب دست نیافتیم که نام دین حضرت نوح (ع) چیست ؟.آنچه که در این زمینه وجود دارد این است:" که حضرت نوح (ع) از پیامبران اولو العزم بود که خداوند اورا با کتاب وشریعت جدا گانه وبه سوی همه ی مردم آن روز مبعوث نمود وکتاب او نخستین کتابی است که مشتمل بر شرایع الهی وشریعتش نیز نخستین شریعت ها بوده است" (4) "بنا بر این جاى تعجب نیست که نخستین پیامبر اولوا العزم و صاحب کتاب و قانون و شریعت، حضرت نوح ع بوده است " (5)
در ضمن اکنون کسی که مدعی پیروی از ایین نوح ع با شد وجود ندارد
پی نوشت ها:
1.آل عمران(3)آیه19.
2.بقره آیه135
3.آل عمران،آیه67.
4. رسولی محلاتی، تاریخ انبیاء، اسلامیه، چاپ سوم ، 1361، ص44
5.ناصر مکارم شیرازی تفسیر نمونه ، تهران، دا رالکتب الاسلامیه ، 1374، ج2 ص79

۱ ۰ ۰ دیدگاه

نام کتاب،دین و قوم حضرت نوح(ع) چه بود؟

 نام کتاب حضرت نوح براساس روایات اسلامی تصریحاً بیان نشده است و در قرآن نیز از نام کتاب آن پیامبر عظیم الشأن سخنی نیامده است. گفته شده که نام کتاب نوح را صحف می گویند و صحف درباره نام کتاب آسمانی حضرت ابراهیم نیز شهرت دارد و لذا نام اختصاصی کتاب آن حضرت نیست چنان که در قرآن از کتاب موسی و به بخش هایی از تورات با نام صحف یاد شده است.

نوح ـ علیه السلام ـ زمانی به پیامبری مبعوث شد که مردم عصرش غرق در بت پرستی، خرافات، فساد و بیهوده گرایی بودند. آنها در حفظ عادات و رسوم باطل خود، بسیار لجاجت و پافشاری می کردند. و به قدری در عقیده آلوده خود ایستادگی داشتند که حاضر بودند بمیرند ولی از عقیده سخیف خود دست برندارند. نام قوم نوح در جایی ذکر نشده است هر چند در قرآن کریم به اوصاف این قوم بسیار پرداخته شده است. این قوم به حدی از حق دور بوده که بیش از نه صد سال تبلیغ حضرت نوح (ع) باز هم بر گمراهی خود سماجت ورزیده تا اینکه پیامبر خدا از هدایت آن‌ها نا امید گشته و در نهایت از خدای متعال برای آنان درخواست عذاب می‌کند: وَ قَالَ نُوحٌ رَّبِّ لَا تَذَرْ عَلیَ الْأَرْضِ مِنَ الْکَافِرِینَ دَیَّارًا * إِنَّکَ إِنْ تَذَرْهُمْ یُضِلُّوا عِبادَکَ وَ لا یَلِدُوا إِلاَّ فاجِراً کَفَّارا(1). «و نوح گفت: ای پروردگار من، بر روی زمین هیچ یک از کافران را مگذار، که اگر بگذاریشان، بندگانت را گمراه میکنند و جز فرزندانی فاجر و کافر نیاورند.»

ادامه مطلب
۱ ۰ ۰ دیدگاه

چه دلایلی بر ختم نبوت پیامبر گرامی اسلام وجود دارد؟

بطور کلی دلایل خاتمیت رسالت پیامبر گرامی اسلام بر دو دسته است: دلایل عقلی و دلایل نقلی.
الف ) دلایل نقلی
1. قرآن کریم
آیاتی از قرآن کریم دلالت بر ختم رسالت توسط پیامبر گرامی اسلام دارد که به چند نمونه اشاره می شود:
1ـ ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ کانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیماً.[1] محمّد (ص) پدر هیچ یک از مردان شما نبوده و نیست ولى رسول خدا و ختم‏کننده و آخرین پیامبران است و خداوند به همه چیز آگاه است‏. این آیه به وضوح دلالت می کند که نبوت و رسالت با آمدن پیامبر اسلام خاتمه یافته است، زیرا در این آیه از پیامبر به عنوان خاتم النبیین یاد شده است، و واژه خاتم در جایی به کار می رود که کاری ختم شده و پایان یافته باشد.[2]
2ـ وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ کَافَّةً لِلنَّاسِ بَشیراً وَ نَذیراً وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ.[3] و ما تو را جز براى همه مردم نفرستادیم تا (آنها را به پاداش هاى الهى) بشارت دهى و (از عذاب او) بترسانى ولى بیشتر مردم نمى‏دانند. 3ـ تَبارَکَ الَّذی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى‏ عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعالَمینَ نَذیرا؛[4] زوال ناپذیر و پر برکت است کسى که قرآن را بر بنده‏اش نازل کرد تا بیم‏دهنده جهانیان باشد.4ـ ْ وَ أُوحِیَ إِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ؛[5] این قرآن بر من وحى شده، تا شما و تمام کسانى را که این قرآن به آنها مى‏رسد، بیم دهم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم)

ادامه مطلب
۱ ۰ ۰ دیدگاه

فلسفه ختم نبوت

چرا قرآن، دین اسلام را دین خاتم و پیامبر اسلام را خاتم النبیین می داند؟ آیا ختم نبوت و عدم ظهور نبی دیگر بعد از خاتم النبیین، به معنی کاهش استعدادهای معنوی و تنزل بشریت در جنبه های روحانی است؟ چگونه می توان فرض کرد که با اعلام ختم نبوت، رابطة انسان با وحی به یک باره بریده شود و پلی که جهان انسان را به جهان غیبت متصل می کند، یک سره خراب گردد و دیگر پیامی به بشر نرسد و بشریت بلاتکلیف گذاشته شود؟ از اینها همه گذشته، فرضاً انقطاع نبوت تشریعی را بپذیریم و بگوییم با شریعت اسلام، شرایع ختم شد، چرا نبوت های تبلیغی بعد از اسلام قطع شد؟ چرا این همه پیامبر بعد از هر شریعتی ظهور کردند و آنها را تبلیغ و ترویج و نگهبانی کردند؛ اما بعد از اسلام حتی یک پیامبر این چنین نیز ظهور نکرد؟

ظهور دین اسلام، با اعلام جاودانگی آن و پایان یافتن دفتر نبوت توام بوده است. مسلمانان، همواره ختم نبوت را امر واقع شده تلقی کرده اند. هیچ گاه برای آنها این مسئله مطرح نبوده که پس از حضرت محمد [صلی الله علیه وآله] پیغمبر دیگری خواهد آمد یا نه؛ چه، قرآن کریم با صراحت، پایان یافتن نبوت را اعلام و پیغمبر، بارها آن را تکرار کرده است. در میان مسلمین، اندیشة ظهور پیغمبر دیگر، مانند انکار یگانگی خدا یا انکار قیامت، با ایمان به اسلام، همواره ناسازگار شناخته شده است.

از نظر اسلام، اندیشة ختم نبوت نه نشانة تنزل بشریت و کاهش استعداد بشری و نازا شدن مادر روزگار است و نه دلیل بی نیازی بشر از پیام الهی است و نه با پاسخ گویی به نیازمندی های متغیر بشر در دوره ها و زمان های مختلف ناسازگار است؛ بلکه علت و فلسفة دیگری دارد.

ادامه مطلب
۱ ۰ ۰ دیدگاه

معنای ختم نبوت دین کامل

مقصود از خاتمیت این است که پس از رسول گرامی، دیگر پیامبری نخواهد آمد و باب وحی تشریعی به روی بشر بسته شده است و همچنین بر هیچ انسانی، وحیی که حامل تشریع حکمی و تعیین تکلیفی و تحلیل حرامی یا تحریم حلالی باشد, فرود نخواهد آمد...
 هرکس مدعی آن باشد که از جانب خدا در مورد احکام الاهی به او وحی شده, و احکام جدید و بی‏سابقه‏ای را که در شریعت پیامبر اسلام نبوده است، بر او نازل شده‌است ، چنین فردی مشتبه یا مغرض, و از نظر مسلمانان منکر اصل ضرور دینی است. از طرف دیگر, قرآن مجید از اکمال دین در قرآن خبر داده است؛ آن جا که می‏فرماید:


الیَوْم أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینکُمْ وَأَتْمَمتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَرَضیتُ لَکُمُ الإِسْلامَ دِیناً.(مائده(5):3).
امروز دین شما را کامل, و نعمت خود را بر شما تمام کردم و اسلام را در جایگاه آیین جاودان پذیرا شدم.
کمال دین در این است که کلیه مسائل مربوط به آن اعم از اصول و فروع بر پیامبر گرامی نازل شده و او نیز به گونه‏ای در اختیار امت قرار داده است.
تعلیمات پیامبران، بصورت تدریجی و با توجه به استعداد جوامع بشری در هر دوره نازل شده است. هرچند قرآن در برخی موارد اختلاف شرایع را می ‌پذیرد؛

ادامه مطلب
۱ ۰ ۰ دیدگاه

نماز روز پنجشنبه آیت الله بهجت

به گزارش دین کامل ،آیت‌الله بهجت قدس‌سره اطرافیان و شاگردان خود را بسیار به خواندن نماز حاجت روز پنجشنبه توصیه می‌کردند و می‌فرمودند: «آیت‌الله سید مرتضی کشمیری هر وقت این نماز را می‌خواند، هدیه‌ای برای او می‌رسید».شیوه خواندن نماز از کتاب جمال‌الاسبوع سیدبن‌طاووس:

چهار رکعت (دو نماز دورکعتی)

در رکعت اول بعد از حمد ۱۱ بار سورۀ توحید

در رکعت دوم بعد از حمد ۲۱ بار سورۀ توحید

در رکعت سوم بعد از حمد ۳۱ بار سورۀ توحید

در رکعت چهارم  بعد از حمد ۴۱ بار سورۀ توحید

بعد از سلام نماز دوم ۵۱ بار سورۀ توحید

۵۱ بار «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد» را بخواند

و سپس به سجده برود و ۱۰۰ بار «یاالله یاالله» بگوید و هرچه می‌خواهد از خدا درخواست کند.

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود:

اگر از خدا بخواهد که کوهی را نابود کند کوه نابود می‌شود؛ نزول باران را بخواهد به‌یقین باران نازل می‌شود؛ همانا هیچ‌چیز مانع میان او و خداوند نیست؛ خداوند متعال بر کسی که این نماز را بخواند و حاجتش را از خدا نخواهد غضب می‌کند.

 

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود:

اگر از خدا بخواهد که کوهی را نابود کند کوه نابود می‌شود؛ نزول باران را بخواهد به‌یقین باران نازل می‌شود؛ همانا هیچ‌چیز مانع میان او و خداوند نیست؛ خداوند متعال بر کسی که این نماز را بخواند و حاجتش را از خدا نخواهد غضب می‌کند.

برگرفته از کتاب بهجت الدعا، ص٣٨٠

۱ ۰ ۰ دیدگاه

فلسفه جهاد در اسلام


فلسفه و اهداف جهاد در قرآن کریم

۱٫ حاکمیت دین و دفاع از آن:  

یکی از اهداف جهاد در اسلام ، اقامه دین الهی و دفاع از آن است. از این رو در اکثر قریب به اتفاق آیات مربوط به جهاد،(۲) قید «فی سبیل الله» آمده است تا بیانگر هدف از آن باشد. به عنوان نمونه و قاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم و لا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین(۳) « و در راه خدا با کسانی که با شما می جنگند، نبرد کنید و از حد تجاوز نکنید که خداوند تجاوز کاران را دوست ندارد».

تعبیر به « فِی سَبِیلِ اللَّهِ» هدف اصلی جنگ های اسلامی را روشن می سازد که جنگ در منطق اسلام ، هرگز به خاطر انتقام جویی یا جاه طلبی یا کشورگشایی یا بدست آوردن غنائم، و اشغال سرزمینهای دیگران نیست. اسلام همه اینها را محکوم می کند و می گوید: سلاح بدست گرفتن و به جهاد پرداختن فقط باید در راه خدا، و برای گسترش قوانین الهی و بسط توحید و عدالت و دفاع از حق، و ریشه کن ساختن ظلم و فساد و تباهی باشد. همین نکته است که جنگ های اسلامی را از تمام جنگ هایی که در جهان روی می دهد ، جدا می سازد و نیز همین هدف، در تمام ابعاد جنگ اثر می گذارد و کمیت و کیفیت جنگ، نوع سلاح، چگونگی رفتار با اسیران، را به رنگ فی سبیل الله در می آورد.

جمله «الَّذِینَ یقاتِلُونَکمْ» نیز صراحت دارد که این دستور مخصوص مقابله با کسانی است که دست به اسلحه می برند، و تا دشمن به مقاتله و مبارزه بر نخیزد، مسلمانان نباید حمله کنند و این اصل (جز در بعضی موارد استثنایی) همه جا محترم شمرده شده است.(۴)

۲٫ دفع فتنه و جلوگیری از فساد:

جلوگیری از فتنه و فساد دشمنان اسلام از دیگر اهداف جهاد می باشد خداوند متعال می فرماید: وقاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین لله فان انتهوا فلا عدوان الا علی الظالمین(۵). با آنها (دشمنان) پیکار کنید تا آتش فتنه خاموش شود و دین مخصوص خدا گردد پس اگر آنها (از روش نادرست خود) دست برداشتند، (متعرض آنها نشوید زیرا) تعدی جز بر ستمکاران روا نیست». بر اساس این آیه شریفه، مسلمانان موظف هستند با فتنه دشمنان به مقابله برخیزند و آنها را از فتنه انگیزی بر علیه اسلام و مسلمانان باز دارند این فتنه گاه در غالب شرک و بت پرستی نمایان می گردد و گاه در فساد و فشارهای دشمنان بر علیه مسلمانان. «دشمنان اسلام که خوی و خُلقِ استثماری در باطنشان ریشه دوانده، دائماً به دنبال ایجاد فتنه و دسیسه هایی هستند تا موانعی را در مقابل تعالیم انسان ساز اسلام فراهم سازند و جلوی تحقق و گسترش این فرهنگ آسمانی را بگیرند. اسلام برای رفع آن موانع، مسلمانان را به جهاد و مبارزه مکلّف کرد، امر به جهاد در اسلام نه به قصد کشورگشایی و سلطه گری، بلکه برای تعدیل جامعه انسانی و هدایت مردم از گمراهی و آگاهی به هدف خلقت انسانی و در یک جمله ایجاد فضایی مناسب برای مصالح دین و دنیای افراد است».(۶)

ادامه مطلب
۱ ۰ ۰ دیدگاه

جایگاه جهاد در اسلام

 رهبر معظم انقلاب اسلام در بیاناتی درباره جهاد می فرمایند: جهاد در اسلام در واقع کمک به ملتهایى است که پشت پرده‌ سیاستهاى استعمارى و استکبارى و استبدادى قرار داده شده‌اند که نور اسلام به اینها نرسد؛ نور هدایت به اینها نرسد. جهاد براى دریدن این پرده‌ها و این حجابها است؛ جهاد اسلامى این است. بحث اینکه آیا جهاد، دفاعى است یا ابتدائى است یا مانند اینها، بحثهاى فرعى است؛ بحث اصلى این است: ما لَکُم لا تُقاتِلونَ فى سَبیلِ اللهِ وَ المُستَضعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّسآءِ وَ الوِلدان؛چرا جهاد نمی کنید، مقاتله نمی کنید، نبرد نمی کنید در راه خدا - و بلافاصله [میگوید ]- و در راه مستضعفین، براى نجات مستضعفین؟ این احساس مسئولیّت است؛ یعنى شما برو جان خودت را به خطر بینداز و جانت را کف دستت بگیر در میدانهاى خطر، براى اینکه مستضعفان را نجات بدهى؛ معناى این، همان مسئولیّت است دیگر. یا این حدیث معروفِ «مَن اَصبَحَ وَ لَم یَهتَمَّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِم»؛ و از این قبیل، فراوان آیات و روایاتى در متون اسلامى است که این جزو بیّنات اسلام است؛ یعنى اسلام انسان را این‌جور خواسته است که مسئول باشد؛ هم نسبت به خود، هم نسبت به نزدیکان خود، هم نسبت به جامعه‌ خود، هم نسبت به بشریّت مسئول است. که حالا اگر بروید دنبال این فکر را در متون اسلامى بگیرید، چیزهاى عجیب‌وغریبى انسان مشاهده میکند از این اهتمام و از این احساس مسئولیّت.(مقام معظم رهبری- (۹۳/۹/۶)

در این نوشتار بنا داریم ان شاء الله و به فضل الهی در ذیل تفسیر آیه ۱۹۳ سوره مبارکه بقره که معروف به آیه قتال می باشد مطالبی را پیرامون موضوع جهاد و جایگاه آن در اسلام مطرح نماییم.

هدف از جنگ و جهاد در اسلام چیست؟

اساس برنامه وحی، تزکیه نفوس جامعه و تعلیم کتاب و حکمت به آنان است، از این‏ رو خداوند قبل از هر سخن دیگر درباره جنگ، به ذکر هدف آن می‌پردازد: «وقاتِلوا فی سَبیلِ اللّهِ الَّذینَ یُقاتِلونَکُم». هدف جنگ، اقامه دین و اعلای کلمه توحید است، زیرا قبل از اینکه بگوید با چه کسی بجنگید می‌گوید: چرا بجنگید و به چه منظور دفاع کنید.

ادامه مطلب
۱ ۰ ۰ دیدگاه


وبلاگ دین کامل به جهت لزوم مرکزی مجازی برای نشر و گسترش تعالیم اسلام برای تمام قشرهای جامعه بوجود آمده است.در این وبلاگ تلاش ما معرفی اسلام بعنوان کاملترین و جامعترین دین خداست که بر پیامبر ختمی مرتبت حضرت محمد(ص)نازل شده است.سعی ما در مرکز مجازی دین کامل بر ایجاد انگیزه در نسل جوان خواهد بود.با توجه به اینکه زمان تغییر کرده است و بسیاری ممکن است به سفرهای خارجی با اهداف مختلف مسافرت کنند لازم است تا جوان ایرانی آگاهی کاملی نسبت به دین اسلام داشته باشد و به قول معروف چنته اش پر باشد تا بتواند در برابر تبلیغات ادیان گمراه کم نیاورد و به لحاظ تئوری بتواند مشت محکمی بر دهان یاوه گویان زده و خود را از اسارت اینان برهاند.
مرکز پیامک:۵۰۰۰۱۰۷۰۷۱۴۱۴

آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندهای روزانه
پیوندها
بایگانی